مباني نظري و پيشينه پژوهش دلبستگی شغلی
دلبستگی شغلی :
سازمانها به کارکنانی نیازمندند که سازگار با ارزشها و اهداف سازمانی ، دارای انگیزه قوی و متعهد و متمایل به حفظ و ادامه عضویت سازمانی باشد . فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند ؛ کارکنانی که بخواهند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دستیابی به اهدافی سازمانی مشغول به کار باشند .
دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضعشده ، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است . ( بوزینلوس ، 2004 )، به نقل از ( ورک استادی ، 2002 )، ( گوری ، 2001 )، بهطورکلی سطح دلبستگی مورد علاقه مدیران و سیاستمداران است به خاطر اینکه دلبستگی شغلی در اثربخشی و عملکرد سازمانی مؤثر است . ( ورد و بارک ، 2009 )؛ به نقل از ( آرگریس ، 1964 ). دلبستگی شغلی بهعنوان یک نگرش یک متغیر مهم در به حداکثر رساندن اثربخشی سازمانی است ( آلن کوماران ، 2004 ). دلبستگی شغلی یک عامل اساسی و مهم در زندگی اغلب مردم است زیرا کارکنان در محیط کاری ازنظر عاطفی تحت تأثیر درجهای که به کار دلبسته یا از آن بیزار میشوند قرار میگیرند ( ورد و بارک ، 2009 )؛ به نقل از ( آرگریس ، 1964 ). بهطورکلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تأثیر میگذارد . از دید سازمانی دلبستگی شغلی بهعنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب شده است و از دید فردی کلیدی برای انگیزش عملکرد و رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب میشود . دلبستگی شغلی از طریق درگیر کردن کارمندان بهطور عمیق در کارشان و بامعنا ساختن تجربه کاری ، در اثربخشی سازمانی ، تولید روحیه کارمندی کمک میکند ( براون ، 2007 ).
تجزیهوتحلیل و ادراک مدل نگرشهای مرتبط با کار مانند دلبستگی شغلی ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مخصوصاً در بخش رفتار سازمانی مهم و حیاتی هستند ( ورد و بارک ، 2009 ، به نقل از چرنز و داویس ، 1975 ).
2ـ1ـ15ـ تعاریف دلبستگی شغلی
( کانونگو ، 1982 )، دلبستگی شغلی را بهعنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری میداند که شغل او میتواند نیازهای کنونیاش را ارضا کند ( کارملی ، 2005 )، تعاریف ارائهشده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم میباشند . دلبستگی شغلی به میزان درجهای گفته میشود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی میکند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است .
( دوبین 1961 )، دلبستگی شغلی را عبارت میداند از درونی کردن ارزشهایی مثل خوبی کار بااهمیت ، در نزد شخص ؛ و بهعبارتدیگر میزانی که شخص میتواند خودش را بیشتر در اختیار سازمان قرار دهد .
( لودال و کی نر 1965 )، در تحقیق خود دلبستگی را اینطور تعریف میکند : میزان تأثیراتی که انجام کار بر روی عزتنفس فرد میگذارد .
( رابینز و کولتر ، 1999 )، در تعریف خود گفتهاند : دلبستگی